سوری - فریازان | |||||
تفاوت مدیران در آن سوی دنیا و این سوی دنیا
آن سوی دنیا: موفقیت مدیر بر اساس پیشرفت مجموعه تحت مدیریتش سنجیده می شود.
این سوی دنیا : موفقیت مدیر سنجیده نمی شود، خود مدیر بودن نشانه موفقیت است
.
آن سوی دنیا: مدیران بعضی وقت ها استعفا می دهند.
این سوی دنیا : عشق به خدمت مانع از استعفا می شود.
آن سوی دنیا: افراد از مشاغل پایین شروع می کنند و به تدریج ممکن است مدیر شوند.
این سوی دنیا : افراد مادرزادی مدیر هستند و اولین شغلشان دربیست سالگی مدیریت بزرگترین های کشور است.
آن سوی دنیا: برای یک پست مدیریت، دنبال مدیر می گردند.
این سوی دنیا : برای یک فرد، دنبال پست مدیریت می گردند و در صورت لزوم این پست ساخته می شود.
آن سوی دنیا: یک کارمند ساده ممکن است سه سال بعد مدیر شود.
این سوی دنیا : یک کارمند ساده، سه سال بعد همان کارمند ساده است، در حالیکه مدیرش سه بار عوض شده.
آن سوی دنیا: اگر بخواهند از دانش و تجربه کسی حداکثر استفاده را بکنند، او را مشاور مدیریت می کنند.
این سوی دنیا : اگر بخواهند از کسی هیچ استفاده ای نکنند، او را مشاور مدیریت می کنند.
آن سوی دنیا: اگر کسی از کار برکنار شود، عذرخواهی می کند و حتی ممکن است محاکمه شود.
این سوی دنیا : اگر کسی از کار برکنار شود، طی مراسم باشکوهی از او تقدیر می شود و پست مدیریت جدید می گیرد.
آن سوی دنیا: مدیران به صورت مستقل استخدام و برکنار می شوند، ولی به صورت گروهی و هماهنگ کار می کنند.
این سوی دنیا : مدیران به صورت مستقل و غیرهماهنگ کارمی کنند، ولی به صورت گروهی استخدام و برکنار می شوند.
آن سوی دنیا: برای استخدام مدیر، در روزنامه آگهی می دهند و با برخی مصاحبه می کنند.
این سوی دنیا : برای استخدام مدیر، به فرد مورد نظر تلفن می کنند.
آن سوی دنیا: زمان پایان کار یک مدیر و شروع کار مدیر بعدی از قبل مشخص است.
این سوی دنیا : مدیران در همان روز حکم مدیریت یا برکناریشان را می گیرند.
آن سوی دنیا: همه می دانند درآمد قانونی یک مدیر زیاد است.
این سوی دنیا : مدیران انسان های ساده زیستی هستند که درآمدشان به کسی ربطی ندارد
.
آن سوی دنیا: برای مدیریت، سابقه کار مفید و لیاقت لازم است.
این سوی دنیا : برای مدیریت، مورد اعتماد بودن کفایت می کند.
آن سوی دنیا: مدیر فعال ترین فرد سازمان است با مشغله فراوان.
این سوی دنیا : مدیر کم کارترین فرد سازمان است با مشاغل فراوان [ دوشنبه 92/3/27 ] [ 1:6 عصر ] [ عباس سوری ]
[ نظرات () ]
مراحل زندگی پسرها به 10 دوره تقسیم میشه، که شامل مراحل زیره :شش سال اول زندگی:- گریه نکن
|
|
پیشرفت یا پسرفت؟تفاوت کرده ایم؟
صادق هدایت در کتاب بوف کور خود می نویسد ; .. سی و هفت درد و عیب اساسی ما ایرانیان که هیچوقت درمان نشد..! در زندگی درد هایی است که روح انسان را از درون مثل خوره می خورد و می تراشد، این درد ها را نه می شود به کسی گفت و نه می توان جایی بیان کرد.
1- اکثر ما ایرانی ها تخیل را به تفکر ترجیح می دهیم.
2- اکثر مردم ما در هر شرایطی منافع شخصی خود را به منافع ملی ترجیح می دهیم.
3- با طناب مفت حاضریم خود را دار بزنیم.
4- به بدبینی بیش از خوش بینی تمایل داریم.
5- بیشتر نواقص را می بینیم اما در رفع انها هیچ اقدامی نمی کنیم.
6- در هر کاری اظهار فضل می کنیم ولی از گفتن نمی دانم شرم داریم.
7- کلمه من را بیش از ما به کار می بریم.
8- غالبا مهارت را به دانش ترجیح می دهیم.
9- بیشتر در گذشته به سر می بریم تا جایی که اینده را فراموش می کنیم.
10- از دوراندیشی و برنامه ریزی عاجزیم و غالبا دچار روزمرگی و حل بحران هستیم.
11- عقب افتادگی مان را به گردن دیگران و توطئه انها می اندازیم،ولی برای جبران ان قدمی بر نمی داریم.
12- دائما دیگران را نصیحت می کنیم،ولی خودمان هرگز به انها عمل نمی کنیم.
13- همیشه اخرین تصمیم را در دقیقه 90 می گیریم.
14- غربی ها دانشمند و فیلسوف پرورش داده اند،ولی ما شاعر و فقیه!
15- زمانی که ما مشغول کیمیا گری بودیم غربی ها علم شیمی را گسترش دادند.
16- زمانی که ما با رمل و اسطرلاب مشغول کشف احوال کواکب بودیم غربی ها علم نجوم را بنا نهادند.
17- هنگامی که به هدف مان نمی رسیم،ان را به حساب سرنوشت و قسمت و بد بیاری می گذاریم،ولی هرگز به تجزیه تحلیل علل ان نمی پردازیم.
18- غربی ها اطلاعات متعارف خود را در دسترس عموم قرار می دهند،ولی ما انها را برداشته و از همکارمان پنهان می کنیم.
19- مرده هایمان را بیشتر از زنده هایمان احترام می گذاریم.
20- غربی ها و بعضا دشمنان ما،ما را بهتر از خودمان می شناسند.
21- در ایران کوزه گر از کوزه شکسته اب می خورد.
22- فکر می کنیم با صدقه دادن خود را در مقابل اقدامات نابخردانه خود بیمه می کنیم.
23- برای تصمیم گیری بعد از تمام بررسی های ممکن اخر کار استخاره می کنیم.
24- همیشه برای ما مرغ همسایه غاز است.
25- به هیچ وجه انتقاد پذیر نیستیم و فکر می کنیم که کسی که عیب ما را می گوید بدخواه ماست.
26- چشم دیدن افراد برتر از خودمان را نداریم.
27- به هنگام مدیریت در یک سازمان زور را به درایت ترجیح می دهیم.
28- وقتی پای استدلالمان می لنگد با فریاد می خواهیم طرف مقابل را قانع کنیم.
29- در غالب خانواده ها فرزندان باید از والدین حساب ببرند،به جای اینکه به انها احترام بگذارند.
30- اعتقاد داریم که گربه را باید در حجله کشت.
31- اکثرا رابطه را به ضابطه ترجیح می دهیم.
32- تنبیه برایمان راحت تر از تشویق است.
33- غالبا افراد چاپلوس بین ما ایرانیان موقعیت بهتری دارند.
34- اول ساختمان را می سازیم بعد برای لوله کشی، کابل کشی و غیره صد ها جای ان را خراب می کنیم.
35- وعده دادن و عمل نکردن به ان یک عادت عمومی برای همه ما شده است.
36- قبل از قضاوت کردن نمی اندیشیم و بعد از ان حتی خود را سرزنش هم نمی کنیم.
37- شانس و سرنوشت را برتر از اراده و خواست خود می دانیم.
بنظر شما چقدر از این عیوب هنوز هم وجود دارد؟؟؟