سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سوری - فریازان
 
قالب وبلاگ
نویسندگان

گزارشی ازدنیای نزدیک به??مـرگ :آنهایی که به زندگی بازگشـته‌انـد

 

تعریف مرگ در دین با مرگ در پزشکی تفاوت دارد
مـرده، زنـده نمی‌شــود

روزنامه ایران می نویسد : حکایت‌هایی که از اتفاقات پس از مرگ توسط افرادی که در معالجات پزشکی «مرگ» را تجربه کرده‌اند و نقل می‌شود، چقدر با مبانی دینی‌ و باورهای مذهبی ما همگون است و تطابق دارد؟ شاید این سؤال جدی بسیاری از مخاطبان باشد که می‌خواهند بدانند اتفاقی که در علم پزشکی با عنوان مرگ و زنده شدن مطرح می‌شود تا چه اندازه استناد مذهبی و دینی دارد. آیت‌اله سید رضی بلاغی مبین، در این خصوص به روزنامه ایران گفت: «مرگ به اتفاقی اطلاق می‌شود که روح به صورت کامل از بدن جدا شود، این جدایی روح، بازگشتی ندارد مگر در روز معاد که در آن روز همه مردگان زنده می‌شوند و در پیشگاه خداوند قرار می‌گیرند. البته در این میان بحث رجعت وجود دارد که در باب ظهور حضرت مهدی است و ما معتقدیم در آن روز بسیاری از انبیاء، اولیا و صالحین مجدداً زنده شده و رجعت خواهند کرد. طبعاً این بحث با آن چیزی که مد نظر شماست تفاوت دارد.»
 وی افزود: «از نظر پزشکی به توقف کامل ضربان قلب «مرگ» گفته می‌شود این در حالیست که از نظر دین، مرگ تنها زمانی اتفاق می‌افتد که روح به صورت کامل از بدن جدا شود، وقتی روح جدا شد دیگر بازنخواهد گشت ولی در علم پزشکی با توجه به دانش پزشکان و پیشرفت‌های علمی امکان ضربان مجدد قلب وجود دارد و در واقع از نظر پزشکان، احتمال دارد بیماری که دچار ایست قلبی شده مجدداً زنده شود.» با این تفاسیر پس حکایت‌هایی که از دنیای موجود در حد فاصل مرگ و زنده شدن پزشکی وجود دارد از کجا نشأت می‌گیرد؟ آیت‌الله بلاغی مبین در توضیح این تجربیات گفت: «طبیعی است وقتی کسی دچار ایست قلبی می‌شود تا حدودی از زندگی جدا شده و اصطلاحاً به حالت «خلسه» می‌رود. در حالت خلسه فرد عوالمی را تجربه می‌کند و اتفاقاتی را می‌بیند و این اتفاقات همه آن چیزهایی نیست که در عالم پس از مرگ قطعی وجود دارد. بلکه تنها بخشی از آنهاست که فرد در حالت خلسه امکان دیدن آنها و روایتشان پس از بازگشت به زندگی را دارد.»


افرادی که تجربه بازگشت از حالت مرگ پزشکی را دارند از اتفاقات شگفت‌انگیزشان در هنگام ورود به دنیای رؤیایی عالم مرگ پرده برداشته‌اند و این تجارب برای افرادی که این?گونه مرگ را تجربه نکرده‌اند بیشتر به خیالاتی توهم‌آمیز شباهت دارد. این در حالی است که پژوهشگران این روز‌ها بی‌وقفه در تلاش هستند تا از تجربه‌‌های دنیای جدید چنین افرادی رمزگشایی کنند. وقتی می‌میریم چه اتفاقی می‌افتد؟ آنان که از وادی اسرارآمیز پس از مرگ پزشکی بازگشته‌اند چه تجربه‌‌هایی را با خود به این جهان آورده‌اند؟ و این تجارب تا چه حد برگرفته از واقعیت است یا تا چه اندازه از توهمات مغز آدمی نشأت می‌گیرد؟ مسئله‌ای که پیشرفت علم پاسخ‌های مطمئن‌تری در آینده برای آن پیدا خواهد کرد، اما فعلاً شنیدن روایت افرادی که به چنین تجربه‌هایی رسیده‌اند، می‌تواند راه را برای قضاوت انسان‌های علاقه‌مند به مسئله مرگ پزشکی و زندگی باز بگذارد.
 تقریباً بیشتر افراد از تجربه حالت نزدیک به مرگ یا پس از مرگ کم و بیش چیز‌هایی شنیده‌اند یا برخی به چشم خودشان با چنین تجربه‌ای روبه‌رو شده‌اند. این حالت به مواقعی اطلاق می‌شود که افراد به لحاظ پزشکی «مرده» تشخیص داده شده‌اند، اما اندکی بعد دوباره به این دنیا بازگشته‌اند و گزارش‌هایی درباره حیات پس از مرگ داده‌اند. تجربه حالت نزدیک به مرگ نخستین بار حدود 38 سال پیش و در میان انگلیسی‌ها اهمیت پیدا کرد؛ آن هم درست در زمانی که دکتر ریموند‌ای مودی، روانپزشک و دکترای فلسفه، کتاب پرفروش «حیات بعد از حیات» را که پژوهشی در این زمینه بود، منتشر کرد. از آن زمان به بعد پژوهشگران بیشتری شروع به ثبت و بررسی این پدیده مرموز کردند که نتایج در این مورد شگفت‌انگیز بوده است.
 یک پژوهشگر آلمانی 22 سال پیش یک تحقیق گزینشی انجام داد و متوجه شد که 4 درصد مردم در کشور آلمان تجربه پس از مرگ پزشکی را از سر گذرانده‌اند. پژوهشی هم که در استرالیا انجام گرفت نشان داد در حدود 9 درصد مردم این کشور چنین تجربه‌ای داشته‌اند. در آسیا نیز یک متخصص قلب هندی در یک محیط بیمارستانی گروهی از بیماران را که دچار ایست قلبی شده و با موفقیت به هوش آمده بودند مورد مطالعه قرار داد. نتایج این تحقیق نیز نشان داد 18 درصد هندی‌ها مدعی شده‌اند تجربه حالت نزدیک به مرگ را پشت سرگذاشته‌اند.


 تجربه خروج از بدن

تجربه اصلی حالت نزدیک به مرگ عموماً به صورت احساسات مختلفی نظیر جدا شدن از بدن، شناور شدن در فضا، وحشت زیاد، آرامش مطلق، امنیت، حرارت از هم پاشیدگی کامل، رؤیت نور، حرکت به سمت بالا از میان تونلی نورانی یا راهرویی دراز و باریک و بی‌میلی برای بازگشت به بدن جسمانی گزارش شده است. به هر حال در تمامی موارد و در میان مردم سراسر دنیا چنین تجربه‌ای یک ویژگی واحد و مشترک دارد و آن هم این است که تمامی تجربه گران حالت نزدیک به مرگ قادرند جزئیاتی را توصیف کنند که هیچ گاه با حواس عادی خود نمی‌توانستند به چنین تجربیاتی دست یابند.


 زنی که 3 بار مرگ را ملاقات کرد


یکی از تجربه‌های حالت نزدیک به مرگ به صورت تجربه خروج از بدن مربوط به زنی امریکایی از اهالی ایالت جورجیا به نام جزمین سیداویا است. این زن هنگام انجام عمل جراحی روی تخت بیمارستان مرگ پزشکی داشت. او می‌گوید: « من تجربه‌ای بی‌اندازه غریب را پشت سر گذاشتم و در حالی که انگار مرده بودم، بر فراز کالبد جسمانی‌ام شناور بودم. در آن حالت می‌توانستم تمام چیز‌هایی را که در اطرافم گفته می‌شد یا انجام می‌گرفت، بشنوم و ببینم. سپس اتاق عمل را برای مدتی کوتاه ترک کردم و پس از آن به همانجایی بازگشتم که بدنم در آنجا بر تخت دراز کشیده بود. می‌دانستم چرا مرده‌ام. به این دلیل ساده که دیگر نمی‌توانستم نفس بکشم.»
 به گفته پزشکان اتاق عمل در ادامه این تجربه عجیب ناگهان نفس به ریه‌های «جزمین» بازگشت و وی توانست بار دیگر جریان حیات را در رگ‌های خود حس کند. این زن پیش از این در سن 13 سالگی نیز تجربه‌ای مشابه را از سر گذرانده بود که بر اثر ابتلا به بیماری ذات الریه برای سومین بار با مرگ رو در رو شد. تنها در این زمان بود که جزمین توانست روح خودش را به صورت موجودی مستقل نظاره کند که خارج از بدنش ایستاده و جسمش را تماشا می‌کند. جزمین درباره این تجربه می‌گوید: «روح خود را می‌دیدم که در برابرم ایستاده و پوشیده در پیراهنی سفید و بلند بسیار زیبا به نظر می‌رسید. روحم بین 2 تا 3 متر بالاتر از کالبد جسمانی‌ام شناور بود و هاله‌ای درخشان آن را احاطه کرده بود. خیلی عجیب بود که هم من می‌توانستم روحم را ببینم که در مقابل کالبد جسمانی‌ام ایستاده و هم روحم در حال تماشای بدنم بود که ساکن و بی‌حرکت بر تخت بیمارستان دراز کشیده بود.» جزمین توضیح می‌دهد وقتی روحش از بدنش فاصله گرفت و به آرامی شروع به دور شدن کرد، نوری را دید که نیرویی عجیب روحش را برای شیرجه رفتن به درون آن به سوی خود می‌کشانید. جزمین این نور خیره‌کننده را شبیه تونلی دوار توصیف می‌کند که بسیار گرم و درخشان بوده است. وی پس از به هوش آمدن و پشت سر گذاشتن آخرین تجربه‌اش بشدت دچار آشفتگی روحی و روانی شده بود و نمی‌توانست راجع به وضعش با آدم‌های اطرافش صحبت کند. از یک سو میل عجیبی برای یکی شدن با روحش داشت و نسبت به شروع دوباره زندگی‌اش مردد بود و از سویی دلش می‌خواست همچنان روی زمین باقی بماند. به گفته صاحبنظران، این حالت «جزمین» عموماً در میان کسانی که به تجربه حالت نزدیک به مرگ می‌رسند، مشترک است.


  تجربه?گر ایرانی ؛ 2 ساعت در دنیای خلسه


اگر بخواهیم از نمونه‌های وطنی چنین تجربه‌ای مثال بزنیم می‌توانیم به مورد یک مرد کاشانی اشاره کنیم که خبر تجربه شگفت?انگیزش از وادی مردگان، سال گذشته در شوک روزنامه چاپ شد. هادی خادم آرانی 37ساله که در تصادف رانندگی با یک تریلر 18 چرخ دچار صدمات شدیدی شده بود، آخرین باری که در بخش عفونی بیمارستان شهید بهشتی کاشان بستری شد به یکباره از دنیا رفت. 55دقیقه عملیات احیا (CPR) برای برگرداندن وی به زندگی بی‌نتیجه ماند و بنابه تشخیص پزشکان، دستگاه‌های احیا و اکسیژن قطع شد و مادر هادی برای وداع با پسرش بر بالین فرزندش حاضر شد. اما اتفاق عجیبی در انتظار هادی و خانواده‌اش بود؛ وی که بیش از
 یک ساعت و نیم از نظر پزشکی مرده بود ناگهان دوباره به زندگی برگشت. هادی در گفت‌وگو با خبرنگار شوک تعریف می‌کند: «ابتدا خیال می‌کردم در خواب دیده‌ام که مادر و خانواده‌ام سر و صورت من را می‌بوسیدند و گریه می‌کردند. همچنین می‌دیدم که پرستار‌ها و دکتر‌ها به من شوک می‌دهند و من همچنان مرده بودم». این مرد وقتی پس از به هوش آمدن خوابش را برای مادر و پرستارش تعریف کرد همگی تأیید کردند که این صحنه‌ها واقعاً برای هادی اتفاق افتاده و او یک بار مرده و دوباره زنده شده است.


تجربه پس از مرگ پزشکی


روایات فراوانی در مورد کسانی که به چنین تجربه‌ای رسیده‌اند وجود دارد اما باید یادآور شد، آنچه تا اینجا توصیف شده تنها شمایی کلی است و تجربه?گران حالت نزدیک به مرگ همزمان تمام عناصر چنین حالتی را تجربه نمی‌کنند. حتی هر کس می‌تواند ظواهر و خصوصیات فرعی مربوط به خودش را تجربه کند که با سایرین متفاوت است. جالب است بدانید که پژوهش‌های محققان نشان می‌دهد
 تجربه?گران غربی تمایل بیشتری به تجربه کردن حالت نزدیک به مرگ از طریق تونل‌های نورانی دارند. در صورتی که این حالت در تجربه?گران برخاسته از سایر فرهنگ‌ها به شکل‌های دیگری نظیر راه رفتن بر آب یا راه یافتن به دنیای ماوراءالطبیعه نمود پیدا می‌کند. بنابر یافته‌های پژوهشگران این رشته، حتی افراد نابینا که سال‌هاست نور ندیده‌اند، هنگام نائل شدن به چنین تجربه‌ای می‌توانند ببینند و دقیقاً آنچه را که در این حالت در اطراف?شان رخ می‌دهد، توصیف کنند. بسیاری از پژوهشگران برجسته این رشته پس از چندین دهه بررسی و تحقیق سرانجام متقاعد شده‌اند افرادی که حالت نزدیک به مرگ را تجربه می‌کنند واقعاً به بُعد دیگری از واقعیت سفر می‌کنند.


 روش‌های مطمئن و مرز‌های نامطمئن پژوهش‌های علمی


دکتر سام پارنیا، که هدایت پژوهش درباره تجربه حالت نزدیک به مرگ را در دانشکده پزشکی «استونی بروک» بر عهده دارد، می‌گوید:« اساساً اصطلاح «پس از مرگ» را به نزدیک به مرگ ترجیح می‌دهد. وی در توجیه این ترجیح خود می‌افزاید: «مواردی که ما روی آن تمرکز و مطالعه می‌کنیم کسانی نیستند که مرگ?شان نزدیک شده یا به عبارتی محتضر محسوب می‌شوند. ما دقیقاً روی کسانی پژوهش انجام می‌دهیم که یک بار از نظر پزشکی مرده‌اند و دوباره به زندگی بازگشته‌اند.» دکتر پارنیا که بر مبنای مشاهدات خود اخیراً کتابی را منتشر کرده در مصاحبه‌ای می‌گوید: «بزرگ‌‌ترین معضلی که ما در این زمینه با آن مواجهیم این است که تا به حال متدی را برای مطالعه بیولوژیک آنچه پس از مرگ اتفاق می‌افتد، در اختیار نداشته‌ایم و همچنین تا به حال این رشته را از نقطه نظر ذهنی و شناختی مورد بررسی و مطالعه قرار نداده?ایم. بنابراین هر چه که ما تا به حال مطالعه کرده‌ایم اساساً منوط به گفته‌ها و شنیده‌ها و باور‌های افراد در این باره بوده است.»
 با تمام این تفاصیل، هنوز بسیاری از افراد وجود دارند که به تجربه حالت نزدیک به مرگ نائل آمده‌اند، اما چندان تمایلی به صحبت درباره این تجربه با دیگران ندارند؛ خصوصاً این که چنین تجربه‌ای هنوز به عنوان رویدادی ماوراءالطبیعه محسوب می‌شود و ممکن است افراد نسبت به قضاوت اطرافیان در این باره احساس دلواپسی و نگرانی داشته باشند. هنوز راه درازی تا کشف ماهیت مرگ باقی مانده است و هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که تضمین کند پس از گذشت سال‌ها و پیشرفت بیشتر علم می‌توان از ذات حقیقی مرگ پرده برداشت. شاید تنها راه دست یافتن به پاسخ کامل این سؤال، سفری حقیقی به جهان پس از مرگ باشد. حتی برای کسانی که از مرگ بازگشته‌اند تجربه پس از مرگ به خاطره‌ای دوردست، یک رؤیای عجیب یا تجربه‌ای دگرگون‌کننده بدل می‌شود که در مسیر روزمرگی زندگی بر زمین بسیار دور از دسترس و غیرواقعی می?نماید. این در حالی است که تمام تلاش پژوهشگران این رشته بر آن است که بتوانند سرانجام اثبات کنند تجربه پس از مرگ در ساحت دیگری از واقعیت رخ می‌دهد و هیچ عنصر توهم?آمیزی در تجربه چنین حالتی دخالت ندارد.


[ شنبه 91/12/26 ] [ 1:56 عصر ] [ عباس سوری ] [ نظرات () ]

اگر به چند زیستگاه یوز آسیایی، مثلا به میاندشت جاجرم، عباس‌آباد نایین، بافق – نایبندان یزد یا توران در کویرهای مرکزی سمنان سفر کرده باشید، حتما یوزپلنگ آسیایی - ایرانی را دیده‌اید. گربه‌ای ترسو، ظریف و چابک که رد اشک سیاهش با خال‌های تو پر از گربه سان دیگر متمایزش می‌کند.

به گزارش شرق، اندام ظریف و ورزیده، این‌گونه را سریع‌ترین و قوی‌ترین شکارچی حیات وحش کرده اما کنجکاوی عجیب، حساسیت شدید و استرس زیاد، یوز را جزو ترسوترینِ گونه‌های روی زمین قرار داده است. تا جایی که به گفته یک جانورشناس ایرانی؛ ناسزای «پف‌یوز» به یوزپلنگ، بیش از هر گونه‌ای دیگر قابلیتِ اطلاق دارد.

به گفته «علیرضا جورابچیان»، جانور شناس و رییس پیشین پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی که 25 سال به‌طور مدام با یوزهای باقی‌مانده ایرانی سر کرده، «یوز وقتی با حادثه‌ای غیرطبیعی مواجه می‌شود، چنان می‌ترسد که بدنش پف می‌کند و ضربان قلبش بالا می‌رود و شدیدا دچار استرس می‌شود. برخلاف اغلب گونه‌ها وقتی بچه‌هایش در خطر است، هرگز ریسک نمی‌کند و از مهلکه فرار می‌کند. هر جانوری در برخورد با مهاجم در زمان بچه‌داری پرخاشگر است و حمله می‌کند اما یوز به‌طور غریزی گم می‌شود.» این در حالی است که پلنگ، نه می‌ترسد و نه فرار می‌کند. پلنگ«پف‌یوز» نیست.»

«پف‌یوز» به باور عامیانه که نه، بر اساس تحقیقات و نشانه‌ها، یک فحش رکیک محسوب نمی‌شود و در فرهنگ لغات فارسی به«سست و ضعیف یا پپه و پخمه» معنی شده است. «فرزان سجودی» زبان‌شناس، نشانه‌شناس و استاد دانشگاه هنر تهران اما معتقد است؛ امروز«پف‌یوز»یک ناسازای بسیار شدید است که ریشه معنایی آن را باید در زبان آذری یافت. به باور او«پیشینه کنایی این ناسزا به زمانی برمی‌گردد که کسانی در مجالس بزم که نوشیدنی هم سرو می‌شده، مزه نوشیدنی دیگران را می‌خورده‌اند و خود شراب نمی‌نوشیدند!»

«میرجلال‌الدین کزازی» استاد دانشگاه و پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی اما معتقد است«پف‌یوز» به معنی«بزدل» نیست. هنگامی که گفته می‌شود فلانی«پف‌یوز» است یعنی به خود می‌نازد، بی‌آنکه شایسته باشد.

با این حال ریشه بسیاری از ترکیب‌های زبانی در تاریخ و در ذات طبیعت است. به قول کزازی«در زبان پارسی واژگان دو گونه‌اند، اهریمنی و اهورایی. خاستگاه و باور‌شناسی بسیاری واژگان از میان رفته اما همچنان کارکرد زشت یا زیبای آنها را پاسداشته‌اند. درباره «پف‌یوز» راست این است که این واژه، سال‌ها در فارسی مردمی به کار برده می‌شود. آنچه من می‌توانم پاسخ پرسش شما را بدهم این است که این واژه به گان از«بدبوزه» ستانده شده است. این سخنی است در«خارداشت» و«نکوهش» کسی که برخویش می‌نازد و دیگران را«خوار» می‌دارد.»

سجودی اما نظر دیگری دارد و معتقد است که نمی‌توان به سادگی ریشه‌ها و نشانه‌ها را به هم پیوند داد. او نظر کزازی را رد می‌کند: «هر واژه یا نشانه در طول زمان تغییراتی می‌کند و گاهی در طول تاریخ، زمینه معنایی‌اش فراموش می‌شود. منشا ناسزای «پف‌یوز» در زبان آذری است. این ناسزا به نظر می‌رسد ابتدا به عنوان متلک بوده بعد به توهین و فحش نزدیک شده است. یعنی آدمی که با اهداف عمومی یک جمع همراه نیست ولی مثل یک انگل از مزایایش بهرمند می‌شود.»

در مقابل کزازی«بد بوزه» یا زشت پوزه یا زشت دهان را معنایی برگرفته از عبارت«پف‌یوز» می‌داند. هنگامی که می‌خواهند کسی را خار بدارند از این واژه بهره می‌برند. یعنی کسی که دهانی زشت دارد و هر سخنی که از او در جورابچیان اما ابعاد فیزیولوژیک یوز را دقیقا معادل این ناسزای ایرانی می‌داند؛«یوز وقتی بچه‌هایش بزرگ می‌شوند، اگر زورش نرسد قلمروی قدیمی‌اش را ترک می‌کند، یعنی اصلا اهل مقاومت نیست. دو توله نر می‌تواند یک یوز مادر را به راحتی از صحنه به در کنند. من 25 سال با یوز زندگی کرده‌ام. «جورج شلر» یکی از معروف‌ترین جانورشناسان دنیا است که مشاهدات ما در طول مدیریت پروژه یوز آسیایی را تایید کرده است. مشاهدات ما نشان می‌دهد یوزپلنگ واقعا ترسو است و به دلیل این ترس و در عین حال بی‌توجهی مردم و شکارچیان به این قاعده ذاتی، یوز شکار شده و زیستگاهش اشغال و امروز در آستانه انقراض است.»

«یوزپلنگ بسیار حساس و شکننده است. با کوچک‌ترین حرکت غیرطبیعی دیوانه می‌شود در حالی که قوی‌ترین شکارچی است. راندمان شکار یوز در میان همه شکارچی‌ها بالاترین است. به همین دلیل خیلی کنجکاو و حساس است. اگر تحریک شود بسیار ناراحت می‌شود و نمی‌تواند وضعیت را درک کند و با استرس مشکل پیدا می‌کند.» اینها بخش‌هایی از گفت‌وگوی من با محیط‌بانان مناطق مرکزی ایران است که انقراض یوز را فاجعه‌ای تاریخی می‌دانند.

فرزان سجودی اما بعد از شنیدن تجربه‌های جانورشناسان می‌گوید: «ممکن است تعبیر«پف‌یوز» تاکنون اشتباه بوده باشد و چون پیشینه زبانی خیلی از عبارات را حتی گاهی زبان‌شناسان هم نمی‌دانند، این داستان به تدریج محو یا کمرنگ شده باشد و امروز در زبان فارسی به عنوان یک دشنام استفاده می‌شود.»

او که حالا به ترسو بودن یوز بیشتر فکر کرده می‌گوید: «پف یوز گاهی معنی چل منگ و بی‌عرضه و ترسو هم می‌دهد و باید برای نجات یوز پلنگ ایرانی هم که شده تحقیقات تازه‌ای را نسبت به این ناسزا آغاز کنیم. از امروز به این ریشه زبانی آذری باید شک کرد، چرا که واقعا هم«پف» و هم«یوز» هر دو فارسی است.»

رابطه انسان و طبیعت رابطه‌ای یک سویه است. می‌توان گفت طبیعت چیزی از انسان نمی‌آموزد اما آن‌طور که ظرفیت ادبیات جهان نشان می‌دهد، آموختنی‌های انسان از طبیعت حتی فراتر از سبک زندگی است و به ظرفیت‌های زبانی نیز می‌رسد. انسان‌ها در طول زمان از رفتار، عادات و زندگی حیوانات بهره برده‌اند. به گفته جورابچیان« یوزپلنگ قربانی ترسش شده است.» یوز می‌ترسد و بعضی از مردم و شکارچیان هم از ترس یوز را شکار کرده‌اند و امروز او قربانی ذات فیزیولوژیک خود شده است. جورج شلر اما در نامه‌ای از آمریکا برای همتای ایرانی‌اش نوشته؛«لطفا مراقب آن عزیز ترسو باشید.»


[ پنج شنبه 91/12/24 ] [ 8:33 صبح ] [ عباس سوری ] [ نظرات () ]

زیبایی واقعی، آن خودآگاهی است که شما را وا می‌دارد خود را دوست بدارید و با اعتماد به نفس و برخوردی گرم و دلنشین با دیگران روبه‌رو شوید و به آنها نشان دهید که آدم خیلی خاصی هستید و از جذابیتی ویژه برخوردارید. رفتار مهرآمیز شما سبب می‌شود که دیگران دوستتان بدارند، تحسینتان کنند، از مصاحبت و معاشرت با شما لذت ببرند و در همه موارد روی شما به عنوان آدمی با شخصیت و جذاب حساب کنند.

حفظ تعادل بین انرژی و آرامش است که شما را در هر محفل و مجلسی، تحسین برانگیز نشان می‌دهد. هر کس باید شخصیتی خاص خود داشته باشد. هرگز دیگران را الگو قرار ندهید. خود باشد. هیچ بچه‌ای بی‌تفاوت و عاری از جذابیت زاده نمی‌شود.

هر کس در خودش چیزی دارد که باید کشف کند. هر یک از ما معجزه‌ای هستیم- معجزه آفرینش. ما می‌توانیم خود را به کمال برسانیم. فقط کافی است که بخواهیم. البته با توجه به استانداردهای زیبایی، تنها تعداد انگشت شماری از ما زیبا خوانده می‌شوند، اما واقعیت این است که هر کس نوعی زبیایی و ملاحت در خود دارد که باید کشف کند.

حتما زیبایانی را دیده‌اید که آنقدر محو جمال خود شده‌اند و به خود بالیده‌اند که از نظر دیگران افتاده، مطرود شده‌اند. مهم این است که شما درباره خود خوب و مثبت فکر کنید، اما در رویارویی با دیگران این تصور را به خودخواهی و خودبینی بدل نکنید و آدمی سرزنده و جالب به نظر برسید. در نتیجه، این زیبایی جسمی فانی نیست که دیگران را به طرفتان می‌کشد، بلکه زیبایی باقی وجوتان است که همه را مجذوب می‌کند. در این ماه زیبایی، بزرگترین امیدم این است که شما دریابید در واقع که هستید و چگونه می‌توانید خود را بهترینی که می‌توانید بکنید و به خود بگویید: «تو را دوست دارم!» و خود را خوشبخت، متکی به خود، مثبت و سرزنده حس کنید و به دیگران بشناسانید.

حتی اگر دوران میانسالی و کهنسالی را می‌گذرانید، می‌توانید خود را با نشاط و فعال حس کنید و دگرگونی‌هایی مثبت در خود پدید آورید. روش حس کردن زیبایی و کنار آمدن با زندگی را فرا بگیرید و به سال خوب و زیبایی که در پیش دارید بیندیشید. راه‌های پیشنهادی، غیر عملی و دشوار نیست. شما احتمالا به راه‌های دشوارتری هم نیاز ندارید. شاید یک درصد نیازمند چنین راه‌هایی باشند. اما هر کس می‌تواند از تجدید نظر درباره خود بهترین نتیجه را بگیرد و اینک، زمان همین کار است. چند ریسک کوچک که بتواند شیرینی و هیجانی به زندگیتان ببخشد و تنوعی پدید آورد، یکنواختی عذاب‌آور و وحشت‌انگیز را از دنیایتان بیرون می‌اندازد. بکوشید با دید تازه‌ای به خود بنگرید و با طرز تفکر جدیدی درباره خود بیندیشید. برای رشد و تحول و تکامل سالم، باید بالا رفتن را آموخت، حالا می‌خواهد بالا رفتن از یک درخت باشد، یا امتیاز آوردن در یک بازی و یا …

ما همیشه بچه‌هایمان را تشویق می‌کنیم بالا بروند، در بازی جنب و جوش و حرارت بیشتری به خرج بدهند، نیروهای خود را کشف کنند و میزان لیاقتشان را بیازمایند. آزمون، تمرین، تلاش، آموزش و رشد به بچه‌ها محدود نمی‌شود. به خود جرات بدهید شادی‌ها را تجربه کنید و زندگی جذاب و پر هیجانی را بگذرانید. سر حالی و سرخوشی، نوعی زیبایی در شما پدید می‌آورد که در سراسر عمر با شما خواهد بود، البته اگر به بالا رفتن ادامه دهید و از صعود باز نمانید.


[ چهارشنبه 91/12/23 ] [ 2:33 عصر ] [ عباس سوری ] [ نظرات () ]


[ سه شنبه 91/12/22 ] [ 7:23 صبح ] [ عباس سوری ] [ نظرات () ]

موش های عظیم الجثه تهران ؛ سوژه مشترک "هافینگتون پست" و کارشناسان ایرانی و آمریکایی

هافینگتون پست با انتشار گزارشی نوشت که مقابله با "موش های صحرایی" یا موش های "سایز گربه" این روزها یکی از دغدغه های شهرداری تهران شده است.

به گزارش عصر ایران این نشریه آمریکایی با اشاره به سابقه مبارزات ده ساله شهرداری تهران با "موش هایی به بزرگی گربه" می نویسد: این روزها با توجه به گزارش رسانه های داخلی در ایران این موش ها در شهر تهران افزایش محسوسی داشته اند و با آب شدن تدریجی برف ها و بیرون آمدن این موش ها از کانال ها  تبدیل به معضلی دوباره شده اند.

بعضی از این موش ها به بزرگی بیش از 5 کیلو هستند. اسماعیل کهرم، مشاور محیط زیست شورای شهر تهران با ابراز نگرانی از بزرگی موش های صحرایی تهران می نویسد به نظر می رسد آنها در اثر سم ها و اشعه های مورد استفاده علیه شان جهش ژنتیکی داشته اند و بزرگ تر شده اند.

وی می افزاید:"آنها الان بزرگ تر شده و متفاوت به نظر می رسند در حالی که این تغییرات به طور طبیعی هر چند میلیون سال یکبار رخ می دهند. این موش ها از 60 گرم به 5 کیلو افزایش وزن داشته اند و حالا از گربه ها هم بزرگ تر شده اند."

 

هافینگتون پست در ادامه ادعاهای آقای کهرم را با یک دکتر دامپزشک در آمریکا در میان گذاشته است. دکتر " دیوید بیکر" دامپزشک حیوانات آزمایشگاهی در مرکز LSU در پاسخ به هافینگتون پست درباره ادعای جهش ژنتیکی یک باره موش های تهران می گوید امکان ندارد این موشها به یکباره با جهش ژنتیکی تبدیل به چند برابر سایز سابق خود شوند.


وی می گوید:" تقریبا در تمام جهش های ژنتیکی شناسایی شده ، جهت جهش مضر بوده و در جهت نقطه ضعف آن نوع بوده نه مزیت و قوت آن . مگر در فیلم های علمی – تخیلی که به گونه دیگری تصویر می شود."

با این حال دکتر بیکر می گوید در مناطق مختلف جهان گونه هایی از موش های صحرایی بزرگ در سایزی که آقای کهرام به آن اشاره کرده موجود است و دلیل بزرگی آنها متوقف نشدن رشد آنها بعد از بلوغ است .
حتی دکتر بیکر می افزاید نوعی موش های صحرایی سیاه رنگ وجود دارد که اندازه آن بزرگ تر از آن موش های صحرایی است که در تهران یافت می شوند.

 


دکتر بیکر می افزاید:در دوران قرون وسطی در اروپا موش های صحرایی سفید و سیاهی بودند که قادر بودند حتی نوزاد تازه متولد انسان را بلند کرده و با خود ببرند.

هافینگتون پست در ادامه می نویسد: برآورد می شود در شهر تهران 25 میلیون موش صحرایی وجود داشته باشد و هم اکنون تلاش ها برای نابودی آنها حتی شب ها به صورت شکار از سوی تک تیراندازها ، ادامه دارد و تا کنون بیش از 2200 موش بزرگ به این روش و با استفاده از تفنگ شکار شده اند.


[ پنج شنبه 91/12/17 ] [ 7:48 صبح ] [ عباس سوری ] [ نظرات () ]

چک تریلیاردی
تصویر تاریخی‌ترین چک کشور به ارزش هزار و 563 میلیارد تومان مربوط به پرداخت وجه نقد 20 درصدی بلوک 50 درصد بعلاوه یک سهم مخابرات در سال 1388 در بزرگترین معامله تاریخ بورس ایران


[ پنج شنبه 91/12/17 ] [ 7:30 صبح ] [ عباس سوری ] [ نظرات () ]

چربی سوز می‌خواهید: این‌ها را میل کنید

در مصرف هیچ ماده‌ی غذایی زیاده‌روی نکنید. صبور باشید و با اراده‌ی تمام به سوی خوش اندامی گام بردارید.


کلسیم و محصولات لبنی
اگر شیر نوش جان می‌کنید تا استخوان‌هایتان محکم‌تر شود این نکته را هم در نظر داشته باشید که شیر ضد اشتهاست. یعنی به راحتی شما را سیر می‌کند. باید بدانید افرادی که با کمبود کلسیم مواجه هستند چربی‌های بیشتری ذخیره می‌کنند و کمتر می‌توانند اشتهای خود را کنترل کنند. خانم‌های زیر 50 سال و آقایان زیر 70 سال باید روزانه حدود 1000 میلی گرم کلسیم جذب کنند. حتماً می‌دانید که محصولات لبنی منبع فوق‌العاده کلسیم هستند.

باید این را هم بدانید که این مواد غذایی مفید باعث تحریک متابولیسم یا همان سوخت و ساز چربی‌ها می‌شوند. نتایج پژوهش‌ها نشان می‌دهد میزان چربی‌های افراد چاقی که روزانه 3 محصول لبنی مصرف کرده‌اند به طور قابل توجهی کاهش یافته است. اگر مصرف محصولات لبنی و جذب کلسیم با کاهش میزان کالری‌های دریافتی همراه باشد شما به راحتی وزن کم می‌کنید.

نتایج پژوهش‌هایی که در سال 2010 انجام شده نشان می‌دهد نوشیدن شیر بدون خامه بعد از ورزش نه تنها به آب شدن چربی‌ها کمک می‌کند بلکه باعث می‌شود که قدرت عضلانی بالا رفته و بافت‌های استخوانی تقویت شود. توصیه می‌کنیم روزانه سه پیاله از محصولات لبنی بدون چربی میل کنید و ورزش را در برنامه‌ی روزانه‌تان بگنجانید.

 

روغن نارگیل
در دنیای لاغری و خوش اندامی چربی‌های اشباع شده آوازه‌ی خوبی ندارند اما چربی‌های موجود در نارگیل می‌تواند به لاغری شما کمک کند. نتایج پژوهشی که در سال 2009 در برزیل انجام شد نشان داد مصرف روغن نارگیل تأثیر خوبی روی آب شدن چربی‌های شکمی افراد چاق داشته است. البته توجه داشته باشید میزان چربی‌های اشباع شده نباید بیش از 10 درصد چربی‌های دریافتی روزانه را تشکیل دهند. بهتر است روغن نارگیل یا شیر در الویت قرار بگیرد.

 

اسیدهای چرب اشباع نشده
اسیدهای چرب اشباع نشده‌ی مونو انباشتگی چربی‌های دور شکم را کاهش می‌دهند. برای همین توصیه می‌کنیم که روزانه مقداری از این چربی‌ها را مصرف کنید. برای یادآوری باید بگوییم که این اسیدهای چرب در زیتون، روغن زیتون، گردو، دانه ها و مغزها، شکلات سیاه و آووکادو وجود دارد. توجه داشته باشید که اسیدهای چرب اشباع نشده ی پُلی موجود در ماهی و دانه ها و مغزهای روغنی نیز به خوش اندامی شما کمک زیادی می‌کنند.

در واقع افرادی که چربی‌های اشباع نشده ی بیشتری مصرف می‌کنند متابولیسم بدنشان بالاتر است و کالری‌های بیشتری می‌سوزانند. توجه داشته باشید در حالت کلی سوخت و ساز این چربی‌ها راحت‌تر و سریع‌تر از چربی‌های اشباع شده صورت می‌گیرد.

معمولاً ما اسیدهای چرب امگا 6 بیشتری نسبت به امگا 3 ها مصرف می‌کنیم. حتماً سعی کنید مصرف امگا 3 ها را بالا ببرید. برای این کار از مصرف تخم کتان، گردو، لوبیا، ماهی آزاد و روغن زیتون غافل نشوید. توجه داشته باشید که امگا 3 ها خواص ضدالتهابی دارند و برای پیشگیری از بیماری‌های قلبی عروقی و افسردگی موثرند. میزان نیاز خانم‌ها به امگا 3 ها روزانه 1.1 گرم است و این میزان برای آقایان 1.6 گرم تخمین زده شده است.

 

پروتئین‌ها
پروتئین برای سلامت پوست، مو، ناخن، استخوان‌ها، عضلات و غیره لازم و ضروری است. از این گذشته این مواد مغذی مفید برای کاهش وزن و خوش اندامی نیز موثرند. نتایج پژوهشی که در سال 2002 در آمریکا انجام شد نشان می‌دهد که پروتئین‌ها باعث ایجاد سیری شده و سرعت متابولیسم را بعد از صرف غذا بالا می‌برند. به عقیده‌ی متخصصان میزان نیاز روزانه‌ی خانم‌ها به پروتئین 40 گرم و برای آقایان 56 گرم می‌باشد.

 

ویتامین C
از همان کودکی شنیده‌اید که مصرف ویتامین C برای پیشگیری از سرماخوردگی مفید است. اما آیا می‌دانید همین ویتامین برای لاغری هم موثر است؟ نتایج پژوهش‌هایی که در کانادا انجام شده نشان می‌دهد که کمبود برخی از مواد مغذی ضروری بدن باعث بروز چاقی و اضافه وزن می‌شود. در واقع افرادی که از کمبود منیزیم، زینک، ویتامین C و یا ویتامین E رنج می‌برند میل بیشتری به ذخیره‌ی چربی‌ها داشته و چاق‌تر می‌شوند. این ذخیره‌ی چربی‌ها به ویژه در ناحیه‌ی شکم بیشتر است. باید بدانید که خانم‌ها باید روزانه 75 میلی گرم و آقایان 90 میلی گرم ویتامین C دریافت کنند.

 

عسل
به عقیده‌ی برخی از متخصصان اگر عسل که یک ماده‌ی قندی طبیعی است جایگزین قند شود سرعت افزایش وزن و ذخیره‌ی چربی‌ها کاهش می‌یابد. عسل خواص ضدباکتریایی و ضد ویروسی دارد و برای خوش اندامی نیز مفید است. باید بدانید که این ماده غذایی شیرین و پرطرفدار میزان قند خون را ثابت نگه می‌دارد و سیستم ایمنی بدن را تقویت می‌کند. اگر مقداری دارچین هم به عسلتان اضافه کنید تأثیر چربی سوزی آن چند برابر می‌شود.

 

کاکائو
شکلات‌های سیاهی که کاکائوی بیشتری دارند سرشار از آنتی اکسیدان های فنولیک بوده و خدمت زیادی به سلامتی ما می‌کنند. به عقیده‌ی متخصصان کاکائو عصب‌ها را از آسیب و التهاب دور می‌کند، مقاومت پوست را در برابر آسیب‌های اشعه های ماورای بنفش بالا می‌برد، سیری طولانی مدتی ایجاد کرده و خلق و خوی شما را بهتر می‌کند. اگر می‌خواهید ذخیره و انباشتگی چربی‌ها را کاهش دهید از مصرف کاکائو غافل نشوید و در عین حال در مصرف آن زیاده‌روی هم نکنید.


فیبرها
سالیان سال است که متخصصان لاغری توصیه می‌کنند وعده‌ی غذایی را با مصرف سالاد آغاز کنید. می‌پرسید چرا؟ به خاطر اینکه سالاد سرشار از فیبر بوده و برای همین احساس سیری ایجاد می‌کند و شما را از پرخوری و زیاده‌روی دور نگه می‌دارد. از مصرف سالاد در وعده های غذایی خود غافل نشوید. در این صورت علاوه بر جذب ویتامین‌های لازم گام موثری برای لاغری و خوش اندامی خود نیز بر می‌دارید.

 

سرکه
سرکه شاخص گلیسمی غذاهایی که مصرف کرده‌اید را پایین می‌آورد. یعنی میزان قندی که از طریق مصرف مواد غذایی وارد خون شده است را کاهش می‌دهد. نتایج یک پژوهش ژاپنی که در سال 2009 انجام شد نشان می‌دهد سرکه جلوی انباشتگی چربی‌ها را می‌گیرد. باید بدانید که فیبرها و سرکه دو سلاح موثر برای کاهش اشتها و همچنین چربی سوزی هستند. پس سالادهایتان را با سرکه مصرف کنید.


[ شنبه 91/12/5 ] [ 7:30 صبح ] [ عباس سوری ] [ نظرات () ]

یک قدم تا کشف حیات در مریخ

مته کیوریاسیتی در حال تنظیم موقعیت خود روی تخته‌سنگ موسوم به جان کلاین

پنجم آذر سال 1390 با پرتاب یک موشک اطلس از پایگاه فضایی "کیپ کاناورال" به فضا، آخرین مرحله از یک پروژه دو و نیم میلیارد دلاری آغاز شد؛ قدمی بزرگ برای پاسخ دادن به پرسشی قدیمی: آیا شکلی از حیات در مریخ وجود دارد؟

9 ماه و 11 روز بعد، مریخ‌نورد "کیوریاسیتی" با موفقیت و فقط با 2.4 کیلومتر خطا نسبت به محل مورد نظر، در مریخ فرود آمد.

"کیوریاسیتی" نمی‌تواند به همه سوال‌ها جواب دهد، اما می‌تواند نشانه‌هایی را شناسایی کند که وجود حیات را در خارج از کره زمین ثابت کند.

هفته پیش با اجرای عملیاتی که تدارکات آن شش ماه طول کشیده بود، امیدواری به کشف این نشانه‌ها بیشتر هم شد.

مریخ‌نورد "کیوریاسیتی" برای اولین‌بار توانست به عمق یکی از تخته‌سنگ‌های استوای مریخ نفوذ کند و از آن برای بررسی‌های آزمایشگاهی نمونه‌برداری کند. بررسی این نمونه در تعیین این که آیا در گذشته شکلی از حیات در مریخ وجود داشته یا نه اهمیتی اساسی دارد.

"کیوریاسیتی" در گودال "گیل" -حفره وسیعی در استوای مریخ- حفاری خود را انجام داد؛ سوراخی به عمق 6.4 و به عرض 1.6 سانتیمتر در تخته‌سنگی ایجاد و پودر خاکستری‌رنگ نرمی را استخراج کرد.

این نخستین‌بار است که بشر به عمق خاک سیاره‌ای دیگر نفوذ کرده است.

تصاویر این حفره روز بعد به زمین مخابره شد.

پروفسور جان گروتیزینگر، دانشمند ارشد پروژه، این نمونه‌برداری را "بزرگ‌ترین دستاورد تیم کیوریاسیتی از زمان فرود آن در ماه آگوست (16 مرداد) سال گذشته" خواند.

آماده کردن مته "کیوریاسیتی" شش ماه طول کشید. این مته در انتهای بازوی رباتی 2.2 متری این مریخ‌نورد قرار دارد و آخرین ابزار از بین ده ابزار اصلی علمی مریخ‌نورد است که به کار گرفته شده است.


حفره آزمایشی (راست) و حفره اصلی

مهندسان در اولین اقدام دو هفته پیش مته را آزمایش کردند که ببینند آیا درست کار می‌کند یا نه.

آنها سنگی را انتخاب و حفره‌ای 2 سانتیمتری در آن ایجاد کردند.

پودری که از این حفره به دست آمد مهندسان را متقاعد کرد که می‌توانند نمونه کافی و مناسب به دست آورند و بنابراین عملیات اصلی را روز جمعه 20 بهمن به اجرا در آوردند.

مهندسان ناسا نمی‌دانند دقیقا چه مقدار پودر فراهم شده است، اما مطمئن هستند که مقدار آن کافیست.

با گذشت یک هفته از نمونه‌برداری، نمونه به دو آزمایشگاه اصلی کیوریاسیتی که "کِمین" و "سَم" نام دارند، تحویل داده نشده است، اما جان گروتزینگر می‌گوید که این کار خیلی زود انجام خواهد شد.

پودر ابتدا به چند بخش تقسیم می‌شود و بعد از سرند می‌گذرد، الک می‌شود و فقط ذراتی که کمتر از 150میکرون (یک میلیونیوم متر) قطر دارند، تحویل کِمین و سَم می‌شوند.

مقداری از این پودر برای پاک کردن ابزارها و دستگاه‌های "کیوریاسیتی" مصرف می‌شود، برای آنکه دانشمندان مطمئن شوند هیچ ماده یا ذره‌ای از کره زمین روی وسایل وجود ندارد.


کِمین، آزمایشگاه مواد معدنی کیوریاسیتی که به اندازه یک لپ تاپ است

باقی پودر ابتدا به "کِمین" فرستاده می‌شود.

"کِمین" دستگاهی است که روی "کیوریاسیتی" نصب شده و با استفاده از تفرق (پراکندگی) اشعه ایکس می‌تواند ترکیب شیمیایی و مواد معدنی را تشخیص دهد.

نتایج این بررسی "سَم"، آزمایشگاه شیمیایی خودکار "کیوریاسیتی" را تنظیم می‌کند.

"سَم" با تجزیه و تحلیل شیمیایی، مواد و ترکیبات آلی (حاوی کربن) را شناسایی می‌کند و نتیجه کار "سَم" در یافتن اشکال ابتدایی حیات ضروری است.

قبل از آنکه تجزیه و تحلیل شیمیایی آغاز شود، بررسی‌هایی روی پودر انجام شده و طیف‌نگار(اسپکترومتر)های لیزر و اشعه ایکس که در انتهای بازوی رباتی مریخ‌نورد قرار دارند، اطلاعات اولیه را از ترکیب شیمیایی پودر فراهم کرده‌اند.

مشخص‌ترین نکته، رنگ پودر است که خاکستری است و با رنگ سرخی که در سطح مریخ دیده می‌شود، فرق دارد.

این نشان می‌دهد که آهن دو ظرفیتی (سیاه یا خاکستری) و آهن سه ظرفیتی (سرخ) هر دو در خاک مریخ دیده می‌شوند.

پروفسور گروتزینگر می‌گوید: "این یعنی الکترون‌هایی در محیط وجود دارند که نشاندهنده شیب انرژی است، بنابراین اگر موجودات ذره‌بینی در این محیط وجود داشته باشند، انرژی برای مصرف کردن دارند."

تخته‌سنگ صافی را که "کیوریاسیتی" در حال حاضر روی آن کار می‌کند، "جان کلاین" نامیده‌اند، به یاد یکی از مهندسان پروژه که در سال 2011 میلادی درگذشت.

این تخته‌سنگ در فرورفتگی کوچکی به نام خلیج "یلونایف" قرار دارد، در نیم کیلومتری نقطه فرود اولیه مریخ‌نورد.


[ دوشنبه 91/11/30 ] [ 7:19 صبح ] [ عباس سوری ] [ نظرات () ]

خدایا تورا سپاس میگویم که در مسیری که در راه تو قدم بر می دارم آنها که باید بنوازند سیلی می زنند ، انان که باید در مقابل دشمن پشتیبانمان باشند پیش از دشمن حمله می کنند ... تا در هر لحظه از حرکتم به سوی تو از هر تکیه گاهی جز تو بی نیاز باشم .


[ دوشنبه 91/11/23 ] [ 7:25 صبح ] [ عباس سوری ] [ نظرات () ]

بختک چیست؟

مجله سیب سبز:  «توی خواب عمیقی بودم تا اینکه احساس کردم یک چیزی روی سینه‌ام سنگینی می‌کنه. به همین دلیل خواستم که بیدار شم اما نمی‌تونستم؛ ضربان قلبم تند شده بود و نفسم هم تنگ. تقلای زیادی می‌کردم اما اصلا نمی‌تونستم هیچ تکانی بخورم. جالب اینجاست که همسرم صبح آن روز به من گفت سعی می‌کردم با تقلای زیاد دمپایی پای تخت را بردارم و به طرف کسی پرتاب کنم.
 
ظاهرا بعد از اینکه حس حرکتی‌ام برگشته بود سعی داشتم اون چیز سنگینی که روی قفسه سینه‌ام بود را از خودم دور کنم. او که این صحنه را دیده‌بود من را  تکان داده بود و بیدارم کرده بود وقتی از خواب بیدار شدم به شدت ترسیده بودم و در عین حال احساس تشنگی بسیار زیادی می‌کردم.»
 
شاید برای شما هم تجربه‌هایی از این دست پیش آمده باشد؛ مشکلی که اصطلاح علمی‌اش«فلج خواب» است و ایرانی‌ها آن را «بختک» می‌نامند. تقریبا به تعداد فرهنگ‌هایی که در جهان وجود دارد، اسامی مختلفی برای این مشکل ایجاد شده و طی قرن‌ها، انواع اجنه، اهریمن‌ها و نفرین‌ها مقصر دانسته شده‌اند.
 
پزشکان می‌گویند اغلب آنچه به عنوان بختک در میان عموم مردم رایج است،  پدیده‌ای موسوم به «فلج خواب» است.
 
علائم بختک چیست؟
 
بختک یا فلج خواب چند علامت مشخص دارد که مهم‌ترین آن ناتوانی در حرکت دادن بدن و صحبت کردن است به طوری که فرد به دلیل ترس و دلهره می‌خواهد فریاد بزند اما انگار بی‌فایده است. از دیگر علائم این مشکل احساس خفگی است به گونه‌ای که فرد تصور می‌کند به زمان مرگ نزدیک شده و انگار موجودی روی قفسه سینه او قرار گرفته است. در این وضعیت ممکن است توهمات شنیداری،‌ دیداری یا حتی لمسی اما رؤیا مانند نیز اتفاق بیفتد؛ چیزهایی مثل احساس حضور فردی در اتاق، احساس فشردگی در قفسه سینه، دیدن منبع نور، شنیدن صدای افراد، دیدن شبح،‌ تجربه خروج از بدن و... طبیعی است که بارزترین علامت در این حالت احساس وحشت و اضطراب است.
 
آیا پای شیاطین در میان است؟
 
در مورد پدیده فلج خواب باورها و تفسیرهای مختلفی در فرهنگ‌ها و جوامع مختلف وجود دارد. همانطور که گفته شد ایرانی‌ها این پدیده را به نام «بختک» می‌شناسند. بعضی‌ها هم از آن تعبیر به جن‌زدگی می‌کنند و تمام اتفاقاتی که برای فرد می‌افتد به گردن دیوهای بدسرشت و اجنه می‌اندازند. 
 
ایرلندی‌ها هم بر این باورند که فلج خواب بر اثر دروغی که روز قبل گفته شده بروز می‌کند. اما آنچه بارز است این است که طی قرن‌ها باور عمومی بر این است که این مشکل با انواع اجنه و نفرین‌ها مرتبط است.
 
چطور می‌شود پیشگیری کرد؟
 
فلج خواب یک اختلال خواب بی‌خطر است بنابراین می‌توان با رعایت برخی موارد آن را از بین برد یا تکرارش را به حداقل رساند. نخوابیدن به پشت، کاهش استرس، به اندازه کافی خوابیدن،‌ انجام ورزش‌های منظم، زیاد غذا نخوردن و ننوشیدن کافئین همگی از عواملی است که می‌تواند از چنین وضعیتی پیشگیری کند.
 
برای به دست آوردن سریع هوشیاری بهتر است فرد سعی کند انگشتان دست و پا همچنین  چشمانش را به شدت تکان دهد و به دنبال آن سرش را حرکت دهد. در مواردی که فلج خواب به مدت 6 ماه، دست‌کم هفته‌ای یک بار در فرد رخ ‌دهد باید از دارودرمانی استفاده کرد.
 
چرا ایجاد می‌شود؟
 
تحقیقات انجام شده نشان می‌دهد، فلج خواب یک اختلال ژنتیک است و تمام افرادی که این موضوع را تجربه می‌کنند در سلول‌هایشان ماده‌ای به نام «HLA-DR2» دارند. از دیگر عواملی که می‌توان برای فلج خواب در نظر گرفت اضطراب و استرس،‌ اختلال ترس و همچنین اختلال در نظم خواب است. به گونه‌ای که در برخی موارد افراد اظهار می‌کنند زمانی که روز خسته‌‌کننده یا پراسترسی را گذرانده‌اند، بیشتر از همیشه این حالت سراغ‌شان آمده است.
 
از دیگر موارد ایجاد کننده این حالت می‌توان به تغییرات در سبک زندگی یا مصرف قرص‌های خواب‌آور و آنتی‌هیستامین‌ها اشاره کرد. گفته می‌شود افرادی که به صورت طاق باز یا به اصطلاح به پشت می‌خوابند، بیشتر به فلج خواب دچار می‌شوند.
 
آیا خطرناک است؟
 
تحقیقاتی که به‌تازگی انجام شده حاکی از آن است که بین 25 تا 30درصد از جمعیت کلی جهان، در طول عمر خود دست‌کم یک بار فلج خواب را تجربه کرده‌اند که در این میان 95درصد از آنها تجربه حوادث وحشتناک را در خواب داشته‌اند. مجموع این عوامل نشان می‌دهد این پدیده شیوع بالایی دارد.
 
نکته مهم دیگر آن است که با توجه به نقش ژنتیک در بروز این مشکل اگر یکی از اعضای خانواده دچار این مشکل باشد، احتمال اینکه دیگر اعضای خانواده هم به آن مبتلا شوند، وجود دارد. از نگاه جنسیتی به طور معمول احتمال بروز فلج خواب در زنان دو تا چهار برابر بیشتر از مردان است.
 
اگرچه بسیاری از افرادی که با این مشکل مواجهند، از اتفاقاتی که می‌افتد آگاه نبوده و دچار وحشت می‌شوند، ولی این فرایند اصلا خطرناک نیست و در عرض چند لحظه پایان می‌یابد و هیچ گونه عارضه‌ جسمی را در پی نخواهد داشت.
 
دماغ بختک را چنگ بزنید!
 
عوام روایت دیگری از بختک داشتند. آنها بر این باور بودند که بختک کنیز اسکندر بود! هنگامی که کلاغ به مشک محتوی آب حیات که اسکندر با خود از ظلمات آورده بود منقار زد و آب حیات بر زمین ریخت، این کنیز بی‌درنگ مشتی از آن آب را برداشته و نوشید و اسکندر که خشمگین شده بود به ضرب شمشیر بینی او را کند و بختک از گل بینی دیگری برای خود ساخت! بختک  اگر کسی را ببیند که طاقباز خوابیده به سینه او می‌جهد.
 
اگر در آن حال فرد بیدار شود، به بینی او چنگ بیندازد، بختک از بیم آنکه بینی‌اش کنده شود گنجی از گنجه‌ اسکندر را که می‌شناسد رشوه خواهد داد تا دست از بینی‌اش بردارد!
 
بختک چیست؟
 
این پدیده با نام «Sleep Paralysis» شناخته می‌شود. هنگام به خواب رفتن یا هنگام بیدار شدن صبحگاهی و در مرحله «REM» خواب(یعنی مرحله‌ای که در آن رویا می‌بینیم)، بدن به طور طبیعی برای چند ثانیه یا گاهی تا چند دقیقه دچار فلج موقت می‌شود. در این حالت فرد به هیچ عنوان قادر به حرکت نیست ولی در عین حال حس‌می‌کند نسبت به تمام وقایع اطراف خود آگاه است.
 
بختک زمانی رخ می‌دهد که مغز از وضعیت «REM» بیرون می‌آید اما فلج موقت بدن همچنان باقی می‌ماند. در واقع طی خواب و زمانی که فرد در حال رؤیا دیدن است، مغز انتقال سیگنال‌های عصبی به سوی عضلات اسکلتی بدن را متوقف می‌کند و علت آن هم این است که فرد رؤیاهایش را به مرحله عمل نرساند مثلا اگر خواب دویدن می‌بیند، ‌از تختخواب بلند نشود و شروع به دویدن نکند.
 
وقتی فرد می‌خواهد از خواب بیدار شود مغز دوباره کنترل عضلات را به دست می‌گیرد و آنها را از حالت فلج خارج می‌کند. در فلج خواب ناهنجاری‌های مغزی ایجاد می‌شود که در نتیجه آنها مکانیسم‌های عصبی در زمانی نامناسب فعال شده‌اند. در اصل این افراد به جای آنکه خواب خود را با امواج آهسته مغزی شروع کنند، مستقیم وارد مرحله عمیق می‌شوند.


[ شنبه 91/11/14 ] [ 7:37 صبح ] [ عباس سوری ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

تخصص در برنامه ریزی و بودجه - مشاوره اقتصادی و تهیه طرحهای توجیهی فنی مالی و اقتصادی - طراحی ساختار سازمانی
موضوعات وب
صفحات دیگر
امکانات وب


بازدید امروز: 111
بازدید دیروز: 6
کل بازدیدها: 441980