سوری - فریازان | ||
[ دوشنبه 92/6/4 ] [ 8:57 صبح ] [ عباس سوری ]
[ نظرات () ]
[ پنج شنبه 92/5/31 ] [ 8:2 صبح ] [ عباس سوری ]
[ نظرات () ]
همین چند هفته پیش بود که یک اصفهانی داخل بانکی در منهتن نیویورک شد ویک شماره از دستگاه گرفت.وقتی شماره اش از بلندگو اعلام شد بلند شد و پیش کارشناس بانک رفتو گفت که برای مدت دو هفته قصد سفر تجاری به اروپا را داره و به همین دلیل نیاز به یک وام فوری بمبلغ 5000 دلار دارهکارشناس نگاهی به تیپ و لباس موجه مرد کرد و گفت که برای اعطای وام نیاز به قدری وثیقه و گارانتی داره..و مرد اصفهانی هم سریع دستش را کرد توی جیبش و کلید ماشین فراری جدیدش را که دقیقا جلوی در بانک پارک کرده بود را به کارشناس داد و رئیس بانک هم پس از تطابق مشخصات مالک خودرو بالاخره با وام آقا موافقت کرد آنهم فقط برای دو هفتهکارمند بانک هم سریع کلید ماشین گرانقیمت را گرفت و ماشین را به پارکینگ بانک در طبقه پائین انتقال داد.خلاصه مرد بعد از دو هفته همانطور که قرار بود برگشت 5000 دلار + 15.86 دلار کارمزد وام رو پرداخت کرد. این خط رو دوباره بخونکارشناس رو به مرد کرد و از قول رئیس بانک گفت " از اینکه بانک ما رو انتخاب کردید متشکریم"و گفت ما چک کردیم ومعلوم شد که شما یک مولتی میلیونر هستید ولی فقط من یک سوال برام باقی مانده که با این همه ثروت چرا به خودتون زحمت دادین که 5000 دلار از ما وام گرفتید؟اصفهانی یه نگاهی به کارشناس بیچاره کرد و گفت:شوما فقط به من بوگو کوجای نیویورک میتونم ماشین 250000 دلاریو 2 هفته با اطمینانی خاطر فقط با 15.86 دلار پارک کنم ؟ ! ! ! [ پنج شنبه 92/5/31 ] [ 7:54 صبح ] [ عباس سوری ]
[ نظرات () ]
سیاره مریخ مانند زمین دارای چهار فصل بوده و طول یک روز مریخی نیز تقریبا مشابه یک روز زمینی است.
منبع : تابناک [ دوشنبه 92/5/28 ] [ 10:30 صبح ] [ عباس سوری ]
[ نظرات () ]
مورچه هر روز صبح زود سر کار می رفت و بلافاصله کارش را شروع می کرد و با خوشحالی هر روز کار زیادی انجام می داد. رئیسش که یک شیر بود از اینکه می دید مورچه می تواند بدون سرپرستی بدین گونه کار کند، بسیار متعجب بود. بنابراین سوسکی را که تجربه بسیار بالایی در سرپرستی داشت و به نوشتن گزارشات عالی شهره بود، استخدام کرد تا این موضوع را بررسی کند.اولین تصمیم سوسک راه اندازی دستگاه ثبت ساعت ورود و خروج بود. او همچنین برای نوشتن و تایپ گزارشاتش به کمک یک منشی نیاز داشت. عنکبوتی هم مدیریت بایگانی و تماسهای تلفنی را بر عهده گرفت. شیر از گزارشات سوسک لذت می برد و از او خواست که نمودارهایی که نرخ تولیدرا توصیف می کند تهیه نموده که با آن بشود روندها را تجزیه تحلیل کند. او می توانست از این نمودارها در گزارشاتی که به هیات مدیره می داد استفاده کند. بنابراین سوسک مجبور شد که کامپیوتر جدیدی به همراه یک دستگاه پرینت لیزری بخرد. او از یک مگس برای مدیریت واحد تکنولوژی اطلاعات استفاده کرد.مورچه که زمانی بسیار بهره ور و راحت بود از این حد کاغذ بازی افراطی و جلساتی که بیشتر وقتش را هدر می داد متنفر بود. شیر به این نتیجه رسید که زمان آن فرا رسیده که شخصی را به عنوان مسئول واحدی که مورچه در آن کار می کرد معرفی کند. این سمت به جیرجیرک داده شد. اولین تصمیم او هم خرید یک فرش و نیز یک صندلی ارگونومیک برای دفترش بود. این مسئول جدید یعنی جیرجیرک هم به یک عدد کامپیوتر و یک دستیار شخصی به منظور کمک به برنامه بهینه سازی استراتژیک کنترل کارها و بودجه نیاز پیدا کرد.اکنون واحدی که مورچه در آن کار می کرد به مکان غمگینی تبدیل شده بود که دیگر هیچ کسی در آن جا نمی خندید و همه ناراحت بودند. در این زمان بود که جیرجیرک، شیر را متقاعد کرد که نیاز مبرم به شروع یک مطالعه سنجش شرایط محیطی وجود دارد. با مرور هزینه هایی که برای اداره واحد مورچه می شد شیر فهمید که بهره وری بسیار کمتر از گذشته شده است.بنابر این او جغد که مشاوری شناخته شده و معتبر بود را برای ممیزی و پیشنهاد راه حل اصلاحی استخدام نمود. جغد سه ماه را در آن واحد گذراند و با یک گزارش حجیم چند جلدی باز آمد. نتیجه نهایی این بود: «تعداد کارکنان زیاد است».حدس می زنید اولین کسی که شیر اخراج کرد چه کسی بود؟مسلماً مورچه؛ چون او عدم انگیزه اش را نشان داده و نگرش منفی داشت. [ شنبه 92/5/26 ] [ 4:25 عصر ] [ عباس سوری ]
[ نظرات () ]
دانستنیها: طی قرون متمادی که از آغاز تاریخ بشر در کره زمین می گذرد، جهان ما شاهد رخدادها و پیشامدهای گوار و ناگوار و خوش و ناخوش بسیار بوده است. استقرار تمدن ها، تشکیل امپراتوری ها، پیدایش عقاید و باورهای سیاسی و حزبی، جنگ ها، رونق اقتصادی، گرسنگی و بیماری، کشف علاج بیماری ها، ترقیات علمی و سفر به فضا و ... همزمان با این رخدادها، نویسندگان و محققان و مورخانی نیز بوده اند که با ضبط و ثبت این وقایع، سعی در حفظ تاریخ بشر و انتقال آن به نسل های آینده کرده اند؛ اما متاسفانه آگاه یا ناآگاه و به عمد یا غیرعمدر در اکثر نوشته های خود یکی از مهمترین ارکان پیشرفت جامعه و فرهنگ بشریت را از قلم انداخته یا بسیار کمرنگ نشان داده و تنها نگاهی گذرا به آن داشته اند.
تندیس های رب النوع ها و ایزدان به دست آمده از تمدن های باستانی فلات ایران نظیر سیلک،حصار، گوی تپه، مارلیک، تورنگ تپه و همچنین تمدن های میان رودان و تمدن های باستانی غرب که همگی به شکل زنان و اغلب به شکل زنانی باردار نشان داده شده اند، حاکی از مقام و منزلت و قدرت زنان در این دوره تاریخی و وجود مادر کبیر است. در این دوران هر چند زنان از مقام و قدرت حکمرانی و معنوی برخوردارند اما مشخص است که تقسیم کار هنوز میان زنان و مردان دیده می شود. زنان نه حاکم مطلق بلکه به نوعی دارای شأن و منزلت بوده و به عنوان پایه و اساس و محور خانواده و قبیله،فرمانبرداری از آنان واجب و بدیهی بوده است.
[ پنج شنبه 92/5/24 ] [ 8:5 صبح ] [ عباس سوری ]
[ نظرات () ]
Every man should get maed some time after all happiness is not the only thing in life هر مردی باید یکروزی ازدواج کنه،چون شادی تنها چیز زندگی نیست !. . .
Bachelors should be heavily taxed It is not fair that some men should be happier than others Oscar Wilde برای مجردها باید مالیات سنگینی مقرر شود چون این انصاف نیست که بعضیها شادتر از بقیه زندگی کنند اسکاروایلد .
ضرب المثل اسکاتلندی . . I asked my wife, “Where do you want to go for our anniversary?” She said,”Somewhere I have never been!” I told her من از همسرم پرسیدم که برای سالگرد ازدواجمان به کجا برویم؟ او گفت: به جائی که تا حالا نرفتم من گفتم: نظرت راجع به آشپزخانه چطوره !!؟ . . I don’t worry about terrorism. I was married for two years Sam Kinison من از تروریستها وحشتی ندارم ، من دوساله ازدواج کردم سام کینیسون . . Men have a better time than women; for one thing they marry later; for another thing, they die earlier H. L. Mencken مردها فرصت بهتری در زندگی نسبت به زنان دارند،یکی بخاطر اینکه دیرتر ازدواج میکنند و دوم اینکه زودتر میمیرند اچ.ال.منکن . . When a newly married couple smiles, everyone knows why . When a ten-year married couple smiles, everyone wonders why وقتی که یک زوج تازه مزدوج لبخند میزنند،همه میدونند چرا ولی وقتی یک زوج ده سال پس از ازدواج لبخند میزنند همه حیرانند چرا ؟ [ پنج شنبه 92/5/24 ] [ 7:53 صبح ] [ عباس سوری ]
[ نظرات () ]
[ دوشنبه 92/5/7 ] [ 12:36 عصر ] [ عباس سوری ]
[ نظرات () ]
موشی درخانه صاحب مزرعه تله موش دید! به مرغ وگوسفندوگاوخبرداد. همه گفتند: تله موش مشکل توست به ماربطی ندارد! از قضاماری درتله افتاد واز شدت درد زن مزرعه دار راگزید! ازمرغ برایش سوب درست کردند! گوسفندرابرای عیادت کننده گان سربریدند! گاورابرای مراسم ترحیم کشتند! ودراین مدت موش ازسوراخ دیوارنگاه میکردوبه مشکلی که به دیگران ربط نداشت فکرمیکرد!!! [ پنج شنبه 92/5/3 ] [ 8:52 صبح ] [ عباس سوری ]
[ نظرات () ]
[ پنج شنبه 92/4/27 ] [ 9:11 صبح ] [ عباس سوری ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |