سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سوری - فریازان
 
قالب وبلاگ
نویسندگان

بیل گیتس با ثروت خالص حدود 80 میلیارد دلار، ثروتمند ترین فرد دنیا شناخته می شود. وی در زمانی توانست رویای خود (تحقق حضور یک PC در هر خانه را و از همین مسیر به ثروت خود دست یابد؛ اما راز موفقیت گیتس در چه بوده است؟

بدون شک، گیتس در زمان مناسب و در جای مناسب و با محصولی مناسب قرار گرفت، ولی به مرور زمان وی به ویژگی هایی که می تواند تداوم موفقیت را تضمین کند، دست پیدا کرده است؛ الگویی که می تواند برای هر شخصی مبنا قرار بگیرد. در این جا نگاهی به پنج مورد از این ویژگی ها از نگاه گیتس می اندازیم.

پنج ویژگی ضامن موفقیت از نگاه «بیل گیتس»

1 – دانستن اینکه چگونه باید «نه» گفت

این توصیه ای است که گیتس از «وارن بافت» فرا گرفته و برای هر فردی اعم از ثروتمند یا فقیر کاربردی است. همواره زنجیره ای بی پایان از فرصت ها، کارهایی برای انجام دادن، تجربیات متفاوت و مانند آن وجود دارد؛ بنابراین، در یک چنین دنیای شلوغی، دانستن آنکه در چه زمانی باید به پروژه ها، دعوتنامه ها و سایر درخواست ها به نفع استفاده بهینه از زمان خود نه بگویید، مهمترین مهارتی است که باید یک فرد فرا گیرد. این ویژگی به شما یاد می دهد که بدانید، دقیقا چه مواردی برای شما اهمیت دارد و در نتیجه تمرکز خود را تماما بر آن معطوف کنید.

2 – استقبال از انتقاد


گیتس در کتاب خود با نام «Business @ the Speed of Thought» یادآور شده است: از خبرهای بد با آغوش باز استقبال کنید تا بدانید که دقیقا در کجا نیازمند بهینه سازی و پیشرفت هستید. هرچند کسی چندان دوست ندارد که دیگران به انتقاد از نحوه تفکر و عمل وی بپردازند، در فقدان این موضوع، پیشرفت فردی بسیار کندتر خواهد بود. انتقادات معمولا فرد را با زاویه های جدید از موضوع مواجه میسازد که پیش از آن پنهان بوده اند. در این میان، فرد باید از قوه قضاوت خود برای تشخیص انتقادات مناسب و کاربردی از موارد بی فایده استفاده کرده و یاری بگیرد. با دقت گوش دادن به دیگران، مهارت مهم دوم برای موفقیت در زندگی است.

3 – خوشبینی


در دنیایی که اغلب بسیاری از اتفاقات بدبینانه و ناخوشایند رقم می خورد، داشتن دیدی خوشبینانه دشوار است؛ اما واقعیت این است که بدون داشتن فلسفه خوشبینی، هیچ کس اقدام به سرمایه گذاری در یک ایده، راه اندازی کسب و کار جدید و ساخت یک محصول جدید نخواهد کرد. زندگی شخصی گیتس، بیانگر نمونه ای جالب از اعتقاد به فلسفه خوشبینی است، زیرا در دنیایی که گرفتار اغلب مصایب و مشکلات از جمله گرسنگی، آلودگی فقر است، سرمایه گذاری در پروژه های بشر دوستانه، نیازمند اعتقادی قوی به خوشبینی است. وی یک بار در 2013 در کالج استنفورد گفت: معمولا خوشبینی را به عنوان امید پوچ و بیهوده نگاه می کنند، ولی بدون هیچ شکی می توان گفت که یک نوع نا امیدی کاذب نیز همواره وجود دارد که باید به شدت از آن پرهیز کرد.

4 – تمایل به شکست


گیتس در کتاب دیگر خود «The Road Ahead» نوشته است: موفقیت یک معلم پست است که افراد باهوش را به گونه ای اغوا می کند که به این باور می رسند، هیچ گاه شکست نمی خورند، وی تشریح می کند، امروز فکر کردن به یک محصول شکست ناپذیر منجر به از دست رفتن و منسوخ شدن ایده های فردا می شود. قطعا افراد موفقیت را بیش از شکست می پسندند؛ اما این شکست است که بیش از هر چیز دیگر منجر به یادگیری انسان می شود و بهترین فرصت ها را برای رشد در اختیار قرار می دهد.

5 – توانایی تمرکز بر یک هدف مشخص و دنبال کردن آن


گیتس در نامه ای سرگشاده، درس هایی از تاریخ ماشین بخار را یادآور شده است: چنانچه یک هدف مشخص را تعریف کنید و مقیاسی برای نشان دادن میزان پیشرفت در مسیر این هدف داشته باشید، به نتایج شگفت انگیزی خواهید رسید. وی همچنین تأکید کرده که البته یافتن یک هدف مشخص و مقیاس صحیح برای برآورد پیشرفت، سخت و دشوار است. زیرا اگر این موضوع ساده بود، همه افراد در نهایت به شخصیت های موفق تبدیل می شدند.

منبع : تابناک


[ شنبه 94/8/9 ] [ 10:20 صبح ] [ عباس سوری ] [ نظرات () ]

عزاداری عاشورای 94

عزاداری عاشورای 94

عزاداری عاشورای 94

عزاداری عاشورای 94

عزاداری عاشورای 94

سلام دوستان

تصاویری که مشاهده می فرمایید مربوط به عزاداری مردم فریازان در ظهر عاشورای سال 94 می باشد امیدوارم که عزاداری همگی مورد قبول خدای بزرگ و رضایت سرور شهیدان ، حضرت امام حسین (ع) قرار گرفته باشد.


[ دوشنبه 94/8/4 ] [ 7:44 صبح ] [ عباس سوری ] [ نظرات () ]

چرا والدین کنترل خود را از دست می دهند؟

گاه تنها راه ساکت کردن بچه و اینکه به حرفتان گوش کند، داد زدن است. اما بهتر است ولوم صدای خود را پایین بیاورید و روش های بهتر و کارآمدتر را امتحان کنید.

این بچه های دوست داشتنی که گاهی واقعا روی اعصاب هستند، وقت هایی چیزهایی می خواهند که به هیچ وجه درست و مناسب نیستند؛ مثلا در روز برفی دوست دارند دمپایی بپوشند یا نیمه شب فیلم تماشا کنند. این درخواست ها برای والدین بسیار ناراحت کننده هستند زیرا کودک درک نمی کند و به هیچ صراطی هم مستقیم نیست. نتیجه هم این است که پدر و مادر برای متوجه کردن کودک دست آخر به داد زدن روی می آورند.

بسیاری از کودکان ناخواسته روی مسائلی دست می گذارند که تنها چاره آن داد زدن است. این مساله به هیچ وجه خوب نیست. در حقیقت، نتیجه جیغ و داد کردن چیزی جز سردرد و اعصاب خوردی نیست. والدین پس از آن نیز احساس گناه می کنند و آرزو می کنند ای کاش می توانستد طور دیگری این شرایط را مدیریت کنند.

به جای از کوره در رفتن با کودکتان دوئل کنید


این مسأله برای کودکان نیز خوب نیست. اگر همیشه با داد و هوار کردن می خواهید بچه را سر جایش بنشانید، باید بدانید اعتماد به نفس و احساس امنیت را در وجود کودک خود از بین می برید. اما اگر فقط در شرایط خاصی دست به دامن فریاد می شوید، فرزند دچار آسیب روحی نمی شود اما برای تربیت کودک هم روش خوبی نیست.

داد زدن ترسناک است و حس «جنگ در مقابل جنگ» را در کودک تقویت می کند. هنگامی که سر کودک داد می زنید در واقع درک اطلاعات توسط کودک را مختل می کنید. اما وقتی به آرامی اشتباهش را به او گوشزد می کنید او با آسودگی خیال می تواند درک کند که منظور و هدف شما چیست. با داد زدن فقط به کودک می آموزیم هر وقت ناراحت یا عصبانی بود داد بزند. دکتر هات یکی از کارشناسان تربیت کودک می گوید: «اگر کودک را کتک بزنید، او کتک می زند. اگر داد بزنید، داد می زند. اگر آرام باشید، آنها نیز یا می گیرند خونسردی خود را حفظ کنند.»

اگر به هر دلیلی سر کودک فریاد کشیده اید بسیار مهم است که از او عذرخواهی کنید و بگویید باید به روش دیگری این شرایط را کنترل می کردید. دکتر هات اعتقاد دارد: «خیلی از والدین متوجه نمی شوند که هرکسی می تواند اشتباه کند، به همین دلیل اشتباه خود را قبول نمی کنند. بدتر اینکه برای این کار هرگز عذرخواهی نیز نمی کنند.» این باعث می شود تا بیشتر حواستان به رفتارها و واکنش هایتان باشد و شاید کمک کند تا روشی غیر از داد زدن را برای تربیت کودک خود انتخاب کنید.


هنگامی که کودک اعتماد به نفس والدین را از بین می برند (به حرف والدین گوش نمی کنند یا کارهایی می کنند که می دانند نباید انجام دهند). این مسأله برای پدر و مادر قابل تحمل نیست و در این موقعیت احساس درماندگی می کنند. وقتی سر کودک داد می زنید دلیل آن بستنی یا هر چیز دیگر نیست، مسأله بازگرداندن آن اعتماد و به دست گرفتن دوباره کنترل اوضاع است. دوئلی که بین والدین و کودک برقرار می شود در واقع نشان دهنده این است که به هم نشان دهند کدام یک قوی تر هستند. ما به این طریق می خواهیم به کودک یادآوری کنیم که ما مسوول و رئیس هستیم و حرف، حرفِ ما است.

بدون داد زدن هم می توان کودک را تربیت کرد


برای برنده شدن در دوئل، هوشمندانه ترین روش بیرون آمدن از حالت جنگ و دعواست. به جای اینکه شما در یک طرف میدان مبارزه و کودک در طرف دیگر بایستید و با هم بجنگید، بهتر است با یکدیگر همفکری کنید و برای حل مساله پیش آمده چاره بیندیشید.

به جای از کوره در رفتن با کودکتان دوئل کنید


دوئل کردن

هنگام صبحانه، دخترتان از شما بستنی تقاضا می کند و به هیچ وجه هم تحمل شنیدن نه را ندارد. او با خود فکر می کند، اگر گریه کنم و جیغ بزنم شاید مامان آن را به من بدهد. او شروع می کند به جیغ زدن های اعصاب خرد کن و شما کنترلتان را از دست می دهید و سر او داد می زنید.

ابتدا موقعیت درست را برای او توضیح بدهید (ما برای صبحانه بستنی نمی خوریم). سپس چند پیشنهاد دیگر به او بدهید (آیا دوست داری شیر یا کورن فلکس بخوری؟). به این ترتیب کودک متوجه می شود او نیز تا اندازه ای روی شرایط کنترل و حق انتخاب دارد. اگر این روش هم کارساز نبود، باید سعی کنید این تنش را با کمی خنده، شوخ طبعی و به دست آوردن دل کودک از میان ببرید. به طور مثال، خیلی بی مقدمه با هم برقصید یا بازی های مورد علاقه او را انجام دهید تا ذهنش از چیزی که خواسته منحرف شود.

اثرات منفی و زیان آور تلویزیون بر کودکان را شناسایی کنید و محدودیت های معقولی برای آنها بگذارید.

آیا نگران هستید که فرزندتان زمان زیادی را جلو تلویزیون یا به بازی های ویدئویی می گذراند؟ با آنکه کمی تلویزیون تماشا کردن می تواند جنبه آموزشی هم داشته باشد، ولی اغلب بچه ها زیاده روی می کنند. در اینجا راهنمایی در مورد بچه ها و تلویزیون می دهیم تا زمان تماشای تلویزیون فرزندتان را کنترل کنید.
ترجمه در آموزشگاه الوند


[ چهارشنبه 94/7/22 ] [ 8:57 صبح ] [ عباس سوری ] [ نظرات () ]

جان من حرف بزن

امر بفرماپدرم

آنقدر گوش به فرمان تو هستم که نگو

کوچه پس کوچه این شهر پر از تنهائیست

آنقدر بی تو در این شهر غریبم که نگو

پدر ای یاد تو ارامش من

امشب از کوچه دلتنگی من میگذری ؟

جان من زود بیا

بغلم کن پدرم

آنقدر حسرت آغوش تو دارم که نگو

گفته بودی : فرزندم عاشق اشعار توام

ای به قربان تو فرزند بیا دلتنگم

آنقدر شعر برای تو بخوانم که نگو

پدرم .... پدر خوبم    به خدا دلتنگم

رو برویم بنشینی کافیست

همه دنیا به کنار

تو که باشی بابا

دست و دلبازترین شاعر این منطقه ام

انقدر واژه به پای تو بریزم که نگو

گرچه از دور ولی ، دست تو را می بوسم

نه شعار است نه حرف

آنقدر خاک کف پای تو هستم که نگو

 

تقدیم به تمام پدران مظلومی که دیگر پیش ما نیستند گل تقدیم شما

 


[ چهارشنبه 94/7/8 ] [ 8:57 صبح ] [ عباس سوری ] [ نظرات () ]


.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

تخصص در برنامه ریزی و بودجه - مشاوره اقتصادی و تهیه طرحهای توجیهی فنی مالی و اقتصادی - طراحی ساختار سازمانی
موضوعات وب
صفحات دیگر
امکانات وب


بازدید امروز: 66
بازدید دیروز: 14
کل بازدیدها: 452025